قیام مسیح
مسیح برای عادل شمردگی ما قیام کرد، و خدا به دنیا اعلام میکنه که این کسی هست که از طریق او کل دنیا رو داوری خواهد کرد.
مسیح برای عادل شمردگی ما قیام کرد، و خدا به دنیا اعلام میکنه که این کسی هست که از طریق او کل دنیا رو داوری خواهد کرد.
من ایماندارم به خدای پدر، قادر مطلق،
خالق آسمان و زمین،
من ایماندارم به عیسی مسیح،
پسر یگانه او، خداوند ما عیسی مسیح.
ما انکار میکنیم، که خداوند تجسمی دیگر داشته و یا خواهد داشت، و یا این که واسطی جز عیسای مسیح و نجاتی دیگر جز در او، بوده و یا خواهد بود. ما نجاتِ جدا از عیسای مسیح را انکار میکنیم.
در نام عیسی، هر زانویی خم میشه و هر زبانی اعتراف میکنه که او خداونده، او "کُریوس" هست، او ادونای هست، برای تمجید خدای پدر.
رهبری و خدمتکاری با هم ناسازگار نیستند. رهبران پیش و بیش از هر چیز خدمتکاران خدا هستند و خدمتشان را از طریق رهبری کردن انجام میدهند.
هر اسمی که در عهدجدید به عیسی عطا شده، مهمه. هر اسمی، یک معنی داره. هر اسمی، یک چیزی رو دربارهی هویت او و کاری که کرده برای ما آشکار میکنه.
۱۵ و او صورت خدای نادیده است، نخستزادهٔ تمامی آفریدگان. ۱۶ زیرا که در او همهچیز آفریده شد، آنچه در آسمان و آنچه بر زمین است از چیزهای دیدنی و نادیدنی و تختها و سلطنتها و ریاسات و قوّات؛ همه بهوسیلهٔ او و برای او آفریده شد. - کولسیان ۱: ۱۵-۱۶، ترجمه قدیم
در مسیح، ذات الهی، هیچ یک از صفات الهیش رو کنار نمیگذاره. ذات الهی مسیح، جاودانه، بیکران، تغییرناپذیر، عالم مطلق، قادر مطلق و بقیهی این چیزهاست.
کسانیکه بطور ثمربخش دعوت میشوند و تولّد تازه مییابند و دل تازه پیدا میکنند و روح جدیدی در آنها خلق میشود، بوسیله قدرت مرگ و قیام مسیح از طریق ساکن شدن کلام و روح او در آنها حقیقتاً و شخصاً بیشتر تقدیس میشوند.
من اعتقاد دارم . . . به عیسی مسیح که در دوران حکومت پنطیس پیالطس رنج و عذاب کشید، مصلوب شد، جان داد، و دفن گشت. به عالم مردگان نزول کرد.
در سراسر کتابمقدس، عیسی رو نه تنها از چشم نویسندگان انجیل میبینیم، بلکه از دیدگاه و منظر کسانی میبینیم که عیسی باهاشون ملاقات کرد، کسانیکه باهاشون رویارو شد، کسانیکه توبیخشون کرد، کسانیکه شفاشون داد، کسانیکه به اونها تعلیم داد.
همهی ما قلباً ایمان داریم، و با زبان اعتراف میکنیم، که فقط یک وجود بسیط و روحانی وجود دارد که ما او را خدا مینامیم؛ که او ابدی، ورای ادراک، نادیدنی، تغییرناپذیر، نامحدود، قادر مطلق، در حکمت کامل، عادل، نیک، و سرچشمهی تراوشکنندهی همهی نیکیهاست.
پس ما فقط به سراغ عهدجدید نمیریم که دربارهی عیسی یاد بگیریم، بلکه مسیح عملاً در هر صفحهی عهدعتیق اعلام شده؛ از پیدایش تا مکاشفه، داستان عیسای مسیحه.
۴ لكن او غمهای ما را بر خود گرفت و دردهای ما را بر خویش حمل نمود. و ما او را از جانب خدا زحمت كشیده و مضروب و مبتلا گمان بردیم. ۵ و حال آنكه به سبب تقصیرهای ما مجروح و به سبب گناهان ما كوفته گردید. و تأدیب سلامتی ما بر وی آمد و از زخمهای او ما شفا یافتیم. - اشعیا ۵۳: ۴-۵، ترجمه قدیم
مزمور ۷۴: ۱۲ به ما میگوید: «و خداوند از قدیم پادشاه من است» و این همان اصطلاحی است که میکاه برای توصیف عیسی استفاده میکند. میکاه تلویحاً میگوید خاستگاه عیسی در داوود نیست، بلکه الهی است. او خدای پسر است و، به عنوان خدا، آغازی ندارد. او همواره وجود داشته است.