امتیاز الهی
فیض همیشه امتیاز الهی هست و هرگز یک درخواست نیست، و خیلی مهمه که این رو درک کنیم، چون بارها فکر میکنیم که خدا چیزی رو به ما بدهکاره. و اگه او واقعاً نیکوست، باید زندگی بهتر یا چیزهای دیگه به ما میداد.
فیض همیشه امتیاز الهی هست و هرگز یک درخواست نیست، و خیلی مهمه که این رو درک کنیم، چون بارها فکر میکنیم که خدا چیزی رو به ما بدهکاره. و اگه او واقعاً نیکوست، باید زندگی بهتر یا چیزهای دیگه به ما میداد.
ایمان حقیقی این است که: ما باور و اعتراف میکنیم خداوند ما عیسای مسیح، پسر خدا، به طور برابر هم خدا و هم انسان است.
در حقیقت، منطق و عقل، بهروشنی نشان میدهند که خدا وجود دارد و هیچکس بهانهای برای بیایمانی خود ندارد. دکتر اسپرول استدلالهای رایج خداناباوران را رد میکند و ناسازگاری و ماهیت غیرمنطقی انکار وجود خدا را نمایان میسازد.
در عهدجدید یونانی، حتی یک بار هم کلمهی معجزه دیده نمیشه. ایدهی معجزه، مفهوم معجزه که در الهیات مطالعه میکنیم، مفهوم یا ایدهای هست که از گزارش کتابمقدسی، مخصوصاً از عهدجدید، از سه کلمهی متفاوت استنتاج شده و این کلمات "نشانهها"، "قدرتها" و "آیات" هستند.
و ما ایمان داریم به روحالقدس، خداوند و بخشندهی حیات، که از جانب پدر و پسر حاصل میشود، او که با پدر و پسر پرستیده شده و جلال مییابد، او که به واسطهی انبیا سخن گفته است.
من نمیدونم به دفتر چند تا کشیش وارد شدم و این علامت رو روی دیوار دیدم: "منتظر معجزه باشید". انگار معجزات چیزی هستند که باید به عنوان یک اتفاق عادی و روزمره در زندگیمون منتظرشون باشیم. و اگه اینطوره، پس معجزات میتونن یک چیز عادی نامیده بشن، نه یک چیز فوق طبیعی.
۱۲ که شما در آن زمان از مسیح جدا و از وطنیّتِ خاندانِ اسرائیل، اجنبی و از عهدهای وعده بیگانه و بیامید و بیخدا در دنیا بودید. ۱۳ لیکن الحال در مسیح عیسی، شما که در آن وقت دور بودید، به خون مسیح نزدیک شدهاید. - افسسیان ۲: ۱۲-۱۳، ترجمه قدیم
عیسی مسیح دیروز و امروز و تا ابدالآباد همان است. - رساله به عبرانیان ۱۳: ۸، ترجمه قدیم
ما هرچه بیشتر رابطهمون رو با خدا درک کنیم، بیشتر وعدههاش رو در زندگیمون درک کنیم، خوشی بیشتری رو به عنوان میوهی زندگی مسیحیمون خواهیم داشت.
ما یک خدای واحد را در تثلیث، و تثلیث را در وحدانیت میپرستیم. نه شخصهای آنان را یکی، و نه ذات آنان را تقسیم میکنیم.
وقتی میگوییم خداوند به لحاظ هستیشناختی ضرورت دارد، منظورمان این است که او بنا به ضرورت هستی خودش وجود دارد. علت وجود او این نیست که عقل به ما میگوید او باید وجود داشته باشد؛ او از ازل وجود داشته است زیرا قدرت وجود داشتن را در خود دارد، به نحوی که نمیتواند وجود نداشته باشد.
در پنطیکاست، معجزه تا حد زیادی به صحبت به زبانها مربوط نمیشد، بلکه به شنیدن اون مربوط بود. یعنی این معجزهی ترجمه بود. این افراد از پیشینه و مناطق و الگوهای گفتاری متفاوت تونستند سخنان یهودیانی رو که اونجا جمع شده بودند، درک کنند.
مسیح به تمام کسانی که نجات را برای آنها فراهم فرموده است یقیناً و عملاً نجات ارزانی می فرماید و برای آنها شفاعت مینماید و به آنها در کلامش و توسّط کلامش اسرار نجات را آشکار میسازد و آنها را توسّط روح خود عملاً ترغیب مینماید که ایمان بیاورند و اطاعت کنند.
۳ خوار و نزد مردمان مردود و صاحب غمها و رنج دیده و مثل كسی كه رویها را از او بپوشانند و خوار شده كه او را به حساب نیاوردیم. ۴ لكن او غمهای ما را بر خود گرفت و دردهای ما را بر خویش حمل نمود. و ما او را از جانب خدا زحمت كشیده و مضروب و مبتلا گمان بردیم. - اشعیا ۵۳: ۳-۴، ترجمه قدیم