مزمور ۵۴

📖🎵 کلام خدا

📜 مزمور ۵۴

📌 خداوند یاور من است.

🕊✨خدایا، به نام خویش نجاتم ده!

🔷🔸به قدرت خود، دادرسی‌ام کن!

خدایا، دعایم بشنو، و به سخنان دهانم گوش بسپار!

🔷🔸زیرا بیگانگان بر ضد من برخاسته‌اند، و بیدادگران قصد جان من دارند، آنان که خدا در برابر دیدگانشان نیست.

🔷🔸 هان، خداست یاور من؛ خداوندگار است زنده نگاهدارندۀ جان من.

🔷🔸 بدیِ دشمنان مرا به خود ایشان بازگردان! در وفاداری خویش، از میانشان بردار!

🔷🔸 و من قربانی اختیاری به تو تقدیم خواهم کرد، و نام تو را، ای خداوند، خواهم ستود، چراکه نیکوست!

🔷🔸زیرا تو مرا از هر تنگی رهانیده‌ای، و چشمانم پیروزمندانه بر دشمنانم نگریسته است.

✨🕊✨آمین✨🕊✨

سخنان الهی

تفكرات و سخنان الهى

عنوان: دامى به نام؛ ترس از انسان

سليمان حكيم در فصل ٢٩ آيه ٢٥ ميفرمايد؛ "ترس از انسان دام می‌شود، اما آن که بر خداوند توکل کند، ایمن می‌ماند.”

بنابراين "ترس" از انسان مانند "دامى" است كه هر فرد مسيحى در زندگى خود با آن روبرو ميشود و بايد بر آن پيروز شود.

بطور مثال؛ تا وقتى نگران باشيد كه انسانها درباره شما چه فكر ميكنند، نخواهيد توانست از ترس آنها آزاد باشيد و در نتيجه خواندگى خدا را در زندگى خود بطور كامل تجربه نخواهيد كرد.

* بياىيد چند دقيقه با هم به اين سوالات فكر كنيم؛

- آيا شما از اينكه ببينيد مردم درباره شما منفى فكر ميكنند ناراحت ميشويد؟

- آيا اگر همكيشان مسيحى تان فكر كنند كه شما جسمانى هستيد و يا آنطور كه بايد با خدا ارتباط نداريد احساس ناامنى ميكنيد؟

- آيا هميشه در پى اين هستيد كه خود و يا تصميمات تان را توجيه كنيد؟

- اينگونه تفكرات نشاندهنده "روح ترس" (بطور مشخص ترس از انسان) ميباشد كه زندگيتان را كنترل ميكند.

ترس از انسان، گونه اى از "اسارت ذهنى" است كه همانند "دامى" در شخص عمل ميكند. آنها را توسط "نگرانى" بدام مياندازد و آرامش درونى شان كه مسيح به آنان عطا كرده ميدزدد.

عيسى در انجيل يوحنا فصل ٥ آيه ٤٤ ميفرمايد؛ “چگونه می‌توانید ایمان آورید در حالی که جلال از یکدیگر می‌پذیرید، امّا در پی جلالی که از خدای یکتا باشد، نیستید؟”

بعبارتى ديگر، دريافت احترام بوسيله انسان ها، مانع ميشود تا در پى اين باشيد كه آنچه جانب خدا برايتان در نظر دارد را تجربه كنيد.

به عِوَض اينكه اهميت دهيد كه ديگران درباره شما مى انديشند، وضعيت خود را به نزد خداوند بياوريد، سپس به او اعتماد كنيد و تسليم راههاى او گرديد. اعتماد كردن به خدا شما را از دام ترس انسان رها ميكند.

وقتى دلواپسى هاى خود را نزد خدا ميآوريد، به او اعتماد كنيد تا اعتبار و ناامنى شما چيزهائى باشند كه بيش از اين به نظر نيايند. بعد از آن ديگر برايتان مهم نخواهد بود كه مردم درباره شما چه مى انديشند.

آنچه شما در مسيح هستيد، هرگز تغيير نخواهد كرد. پس خود را از دام ترس از انسان رها كنيد و كاملاً به خدا اعتماد كنيد. سپس شما از آزادى زندگى لذت خواهيد برد، و از درك آنكه در مسيح هستيد، احساس امنيت خواهيد داشت.

يادتان نرود؛ كسى كه بر خداوند توكل ميكند، ايمن مى ماند.

سخنان الهی

تفكرات و سخنان الهى

عنوان:

پرورش افكار پيروزمند مسيح در عِوَض توجه به موقعيت هاى دشوار زندگى خود

سليمان حكيم در كتاب خود فصل ٢٣ آيه ٧ ميفرمايد؛ “زیرا چنانکه در دل خود فکر میکند خود اوهمچنان است...."

طبق آيه بالا، طريقى كه شما به خود نگاه ميكنيد تعيين كننده آنچه ميباشد كه خواهيد بود! زندگى فعلى شما، حقيقتاً بازتاب آنچه چيزى است كه در گذشته درباره خود فكر ميكرده ايد.

وقتى شما به افكار خود درمورد طرد شدگى پر و بال ميدهيد، اجازه ميدهيد تصاوير درماندگى ها، افكارتان را تسخير كنند، خود را آماده ميكنيد تا اين چيزها در شما تحقق يابند. به تمام نكات منفى كه فكر ميكنيد، اتفاق خواهند افتاد.

بعبارتى ديگر، وقتى تفكرتان همگام با كلام خدا ميباشد، يعنى آنچه خدا درباره شما ميگويد، برنامه هاى كامل او در زندگى تان انجام خواهند شد. براى كنترل افكار خود به پشت كار نياز داريد، مخصوصاً وقتى افكار شما براى سالهاى سال در مسير خاصى پرورش يافته و به آن طريق عادت كرده ايد. اما شما با قوت روح خدا قادر به تبديل آن هستيد.

كلام خدا در رساله دوم قرنتيان فصل ١٠ آيات ٤ و ٥ ميفرمايد؛

“چرا که اسلحۀ جنگ ما دنیوی نیست، بلکه به نیروی الهی قادر به انهدام دژهاست. ما استدلالها و هر ادعای تکبّرآمیز را که در برابر شناخت خدا قد علم کند ویران می‌کنیم و هر اندیشه‌ای را به اطاعت از مسیح اسیر می‌سازیم.”

همانطور كه شما وقت ميگذاريد و به وعده هاى خدا درباره موفقعيت و پيروزى تفكر ميكنيد، شما شروع كرده، همچون برنده عمل ميكنيد. و وقتى ادامه داده، آنطورى به خود نگاه ميكنيد كه خدا به شما مى نگرد، بدون توجه به شرايط موجود در زندگيتان، موفقعيت و جلال خدا نمايان ميشوند.

عزيزانم، پس هم اكنون با من همصدا و يكدل شده اعلان كنيد؛ من همان هستم كه خداوند ميگويد هستى! من يك برنده هستم. من به قوت روح خدا در تصميمات و كارهايمان موفق هستم. من با مسيح در تمام حوزه هاى زندگيم موفق هستم. من به فيض خدا قادرم تا در هر سختى و آزمايشى كه با آن روبرو هستم با قوت بايستم. من هم اكنون تصميم ميگيرم و به ضد هر تصوير غلطى كه بر خلاف حقيقت كلام خدا درباره خود دارم در نام مسيح زنده نهيب زده آنرا دور ميكنم و پيروزى او را بر هر وضعيت و سختى زندگى خودم اعلان ميكنم. آمين

سخنان الهی

تفكرات و سخنان الهى

عنوان:

عيسى از انبياء برتر است.

در رساله به عبرانيان فصل ١ آيات ١ و ٢ مي خوانيم؛

“خدا در زمان قدیم، در اوقات بسیار و به راههای مختلف به وسیلهٔ انبیا با نیاکان ما تكلّم فرمود، ولی در این روزهای آخر به وسیلهٔ پسر خود با ما سخن گفته است. خدا این پسر را وارث کلّ كاینات گردانیده و به وسیلهٔ او همهٔ عالم هستی را آفریده است.”

اين يك حقيقت مسلم است كه هر كدام از انبياء كسانى بودند كه مستقيماً از خود خداوند الهام يافته بودند.

و البته كه همه آنها خادمين تسليم شده خدا بودند.

اما با وجود اينكه اغلب آنها بخاطر رسالت خود جانشان را دادند اما خدمتشان جزيى و كامل نبود.

هر كدام از آنها بخشى از مكاشفه خدا را اعلان كردند.

باب ١١: ١٣؛ "اینان همه در ایمان درگذشتند، در حالی که وعده‌ها را هنوز نیافته بودند، بلکه فقط آنها را از دور دیده و خوشامد گفته بودند.

ایشان تصدیق کردند که بر زمین، بیگانه و غریبند.”

جالب إينجاست كه برخلاف تصور عقائد قديمى اغلب ما فارسى زبانان، هيچكدام ادعا نكردند كه كامل هستند و يا تمام مكاشفات خدا را ميدانند.

آنها فقط مردمان عادى بودند كه تسليم خدا شدند.

يعقوب ٥: ١٧؛ “ایلیا انسانی بود همچون ما، امّا چون با تمام وجود دعا کرد که باران نبارد، سه سال و نیم باران بر زمین نبارید؛”

آنها به طرق مختلفى با مردم زمان خود ارتباط برقرار كردند؛ از جمله؛ شريعت، پيشگوئى ها و يا گاهاً تاريخ! گاهى شفاهى و گاهى هم نوشتارى.

گاهى بوسيله رويا، خوابها، نشانه ها، يا اعمال نبوتى. اما هركدام از خدمات آنها سير تكاملى و پيش رونده اى داشت.

و همديگر را كامل ميكردند.

خداوند هرگز در انتخاب آنها اشتباه نكرد.

اما از آنها خود نيز نياز به نجات دهنده داشتند، درباره آمدن مسيح موعود نبوت كردند و انتظار ديدن او را داشتند.

حقايق ذكر شده هر كدام دلالت بر اين دارد كه عيسى، همان مكاشفه خدا بود كه او براى نجات بشر مقرر كرده بود.

براى اينكه بشر نجات يابد به شخصى بالاتر و برتر از انبياء نياز داشت و عيسى مسيح همان "آينده" بود.

مسيح در انجيل متى فصل ١١ آيات ٢ الى ٦، به قاصدان يحيى ميفرمايد؛ “وقتی یحیی در زندان از كارهای مسیح باخبر شد، دو نفر از شاگردان خود را نزد او فرستاده پرسید:

«آیا تو همان شخصی هستی كه قرار است بیاید، یا ما در انتظار شخص دیگری باشیم؟»

عیسی در جواب گفت:

«بروید و هر آنچه را كه می‌‌بینید و می‌شنوید به یحیی بگویید: كوران بینایی خود را باز می‌یابند، لنگان به راه می‌افتند و جذامیان پاک می‌گردند، كران شنوا و مردگان زنده می‌شوند و به بینوایان بشارت داده می‌شود. خوشا به حال کسی‌که در مورد من شک نكند.»”

آرى عزيزانم، عيسى مسيح پسر خدا، سخن و خود خداست. نهايت و غايت راه نجات بشر.

كسى كه برتر است از انبياء، برتر از هر قدرتى، مرگ مسيح بر روى صليب براى كفاره گناهان بشر و قيام او از مردگان نشاندهنده برترى اوست، او مكاشفه خداى ناديده است.

آيا به او بعنوان خداوند و نجات دهنده خود ايمان داريد؟

دعا در مسیحیت………

" اهميت دعاى شخصى "

در رساله يعقوب فصل ٥ آيه ١٣ ميخوانيم كه؛ “اگر کسی از شما در "مشکل" است، دعا کند؛ اگر کسی شاد است، سرود حمد بخواند.”

عزيزانم، شما اگر اكنون در مشكل هستيد ميبايست دعا كنيد. در نظر داشته باشيد كه اين آيه نميگويد، كه به شبان و يا دوستان خود بگوييد برايتان دعا كنند! بلكه ميگويد شما خودتان بايد دعا كنيد.

اغلب اوقات ما بدنبال اين هستيم كه مشكل خود را با كمك طلبيدن از ديگران و دعاى آنان سريعاً بر طرف كنيم.

البته اين كار اشتباه نيست، اما شما زمانى پيروزى نهايى را بطور كامل تجربه خواهيد كه خودتان دعا كنيد.

دعاى شما، يك كليد حياتى در همه امور؛ زندگى شخصى تان، كمك به ديگران و خدمات شما ميباشد.

زمانهائى كه در مشكل قرار ميگيريد، چالشهاى شخصى همچون؛ روحانى، ازدواج، نيازهاى اقتصادى، روابط با ديگران، تحصيلى، جفاها و... اين دعاى شخص خود شماست كه بيش از همه چيز اهميت دارد.

امروزه كليساى فارسى زبان نياز دارد كه در دعا بيشتر پيشرفت كند.

آنچه كه در سالهاى نه چندان دور آغاز نهضت پنطيكاست در ايران وجود داشت.

پدران كليسا كسانى بودند كه دعا را در رأس همه چيز قرار داده بودند.

ببينيد، اگر شخص ديگرى براى شما دعا كند، شايد آن مشكل حل شود و شما براى مدتى از كسب آن موفقعيت شاد باشيد، اما وقتى شما خود را در دعا تربيت كرده و فرهنگ دعا را در خود پرورش دهيد بدن معنا كه در همه اوقات دعا كنيد پاسخ دايمى را تجربه خواهيد كرد.

خواهيد آموخت وقتى كه مشكلات زندگى بسراغ شما ميآيند چگونه به درگاه پدر آسمانى تان رفته مسئلت خود را بيان كنيد.

دوستان، اگر شما عيسى مسيح را بعنوان خداوند خود اعلان كرده ايد، شما به تخت فيض خداى قادر مطلق دسترسى داريد.

او راه حل هر مشكل زندگى شما را ميداند، و منتظر شما ميباشد كه به نزد او برويد تا يارى تان دهد.

شخصاً، امروز به حضور خدا برويد و درخواست دعايتان را به خداى پرا از شفقت إبراز كنيد.

او وفادار است.

مزمور پنجم

“آه ای خداوند، به سخنانم گوش فرا ده و ناله‌ام را ملاحظه فرما. ای پادشاهم و ای خدایم، به صدای فریادم توجه کن، زیرا به تو دعا می‌کنم.

خداوندا، صبحگاهان صدای مرا می‌شنوی؛ بامدادان، استدعایم را به حضورت می‌آرایم و انتظار می‌کشم.

تو خدایی نیستی که از شرارت لذت ببری؛ بدی نزد تو میهمان نتواند شد.

خودستایان در برابر دیدگانت نتوانند ایستاد؛ تو از همۀ بدکاران نفرت می‌کنی. تو دروغگویان را هلاک می‌سازی.

خداوند از اشخاص خون‌ریز و فریبکار کراهت دارد. اما من از کثرت محبت تو به خانه‌ات در خواهم آمد و در حیرت از تو، به سوی معبد مقدست پرستش خواهم کرد.

خداوندا، به سبب دشمنانم مرا در طریق درست خود رهبری فرما و راه خود را پیش روی من راست گردان.

زیرا که حقیقت بر زبانشان نیست و در باطنشان تباهی است و بس. گلویشان گوری است گشاده، و زبان خود را چرب می‌کنند.

خدایا، ایشان را تقصیرکار بشمار، باشد که به سبب مشورتهای خود بیفتند؛ به سبب کثرت نافرمانیهایشان دورشان افکن، زیرا که بر تو شوریده‌اند.

اما آنان که به تو پناه می‌آورند جملگی شادمان شوند و جاودانه بانگ شادی برآورند.

زیر سایۀ خود محفوظشان بدار تا دوستداران نام تو در تو وجد کنند. زیرا تو، خداوندا، پارسایان را برکت می‌دهی و آنان را با لطف خود چون سپر احاطه می‌کنی.”

از خدا بترس…………

🌹

ترس خدا را داشتن یعنی چه؟

برای یک بی ایمان، ترس خدا ترسی است از قضاوت خدا و از مرگ ابدی که جدایی ابدی از خداست (لوقا 12:5، عبرانیان 10: 31). اما برای یک ایماندار، ترس خدا چیزی بسیار متفاوت است. ترس یک ایماندار از روی احترام به خداوند است. عبرانیان 12: 28-29 توضیح خوبی از این مطلب است: "پس چون ملکوتی را که نمی توان جنبانید می یابیم شکر بجا بیاوریم تا بخشوع و تقوی خدا را عبادت پسندیده نماییم. زیرا خدای ما آتش فروبرنده است." این احترام و هیبت دقیقا همان ترس خدا برای مسیحیان است. این عامل تشویق کنندة ماست برای اینکه خود را همیشه تسلیم به خالق جهان نگه داریم.

امثال 1: 7 می گوید "ترس یهوه آغاز علم است" تا وقتیکه ما ندانیم خدا کیست و ترسی از احترام در ما ایجاد نشود، نمی توانیم حکمت حقیقی را بدست آوریم. حکمت حقیقی فقط با شناخت حقیقی خدا بدست می آید و اینکه بدانیم او قدوس، عادل، و صالح است. تثنیه 10: 12، 20-21 می گوید "پس الان ای اسرائیل یهوه خدایت از تو چه می خواهد جز اینکه از یهوه خدایت بترسی و در همۀ طریقهایش سلوک نمایی و او را دوست بداری و یهوه خدای خود را به تمامی دل و به تمامی جان خود عبادت نمایی. از یهوه خدای خود بترس و او را عبادت نما و به او ملصق(بچسب) شو و بنام او قسم بخور. او فخر توست و او خدای توست که برای تو این اعمال عظیم و مهیبی که چشمانت دیده بجا آورده است." ترس خداوند اساس قدم زدن در راههای او، خدمت به او، و بله، محبت به اوست.

بعضی ها ترس خدا در ایمانداران را با احترام به او به یک معنی می گیرند. در حالیکه احترام قسمتی از ترس خداست، اما ترس خدا بیش از احترام است. ترس خدای کتاب مقدسی برای یک ایماندار شامل درک این مطلب است که خدا از گناه نفرت دارد و گناه را داوری و تنبیه می کند. عبرانیان 12: 5-11 در مورد تربیت و تنبیه ایمانداران صحبت می کند. در حالیکه این تربیت در محبت انجام می شود (عبرانیان 12: 6)، اما هنوز چیزی ترسناک است. بدون شک، ترس از تنبیه والدین جلوی خیلی از کارهای بد فرزندان را می گیرد و این می تواند در رابطة ما با خدا هم صادق باشد. ما باید از تنبیه او بترسیم، و بنابراین طوری زندگی کنیم که او را خشنود نماییم. ایمانداران نباید از خدا وحشت داشته باشند. ما دلیلی برای وحشت از او نداریم. ما وعدة او را داریم که هیچ چیز نمی تواند ما را از محبت او جدا سازد (رومیان 8: 38-39). ما وعدة او را داریم که او هیچ وقت ما را رها و ترک نمی کند (عبرانیان 13: 5). ترس خدا یعنی چنان احترامی به او داشته باشیم که روی نحوۀ زندگی ما اثر بگذارد.

ترس خدا،احترام به او، اطاعت از او، قبول تربیت او و پرستش کردن اوست.

بیدار باش

مسیح درشب دستگیری به شاگردانش گفت بیدار باشید دعا کنید تا در وسوسه انکار باورهایتان نيفتيد ولي آنها خوابيدند. بار سوم به انها جمله ای گفت که دکتر ها بعد از قطع امید از بیمار به وابستگانش میگویند : دیگر کافیست. راحتش بگذاريد اذیتش نکنيد بذارين مابقی ساعات عمرش استراحت کنه. و خانواده بیمار میفهمند بايد برای مراسم ترحیم آماده شوند زیرا این جمله شــدیــدا بــوی مــرگ میدهد .

. .

مسیح بار سوم به آنهاگفت : مابقی را بخوابید و استراحت کنید. بیدار بودن کافیست دیگر فرصت تمام شـد . مرقس 14 : 41

.

.

چـه تصویر دردناکی ست صبح روز آماده شدن و برنامه ریـزی کردن برای ازدواج با شـوق و اشتیاق و هیجان بیدار شوی و کسی بگویند : عجله نکن بگیر بخواب همه چیز کنسل شـد رفت دنـبال کارش. الان دیگه زود بیدار شـدنت فایده ای نداره . مابقـی روز رو راحت بگیر بخواب همه چی تموم شــد.

.

دوست عزیز به لیست برنامهاییکه یاداشت کرده ای یک روز سر فرصت انجام بدهـی همین الان مراجعه کن و همین امروز دست بکار شـو و قدم اول را بردار و شروع به حرکت کن.

. .

برای زندگی کردن هرگز منتظر فرصت مناسب نباش هیچ فرصتی مناسب تر از همین لحظه برای زندگی کردن وجود ندارد .کلام خدا در دوم قرنتیان فصل ششم آیه دو میگوید : اینک الحال زمان مناسب است؛ اینک الآن روز نجات است.

. .

خداوندا همین حـالا با تو برای زندگی کردن بـیدار میمانیم و اولین قدم را برای انجام کارهای به تعویق افتاده برمیداریم . نگـذار روزی بیدار شویم که شرایط و وضعیت مان بگویـد : دیگه عجله نکن مابقی را بخـواب بیدار بودن کافیست .

ارمیا ۳/۲۶

⏳لحظاتی را در دعا

با خدا گفتگو کنیم⌛️

“خوب است که انسان امیدوار باشد و با سکوت ، انتظار نجات خدا را بکشد ..”

مراثی ارمیا ۳: ۲۶، آمین☘️

قضاوت

" قضاوت "

یک استاد دانشگاه می‌گفت: یک بار داشتم برگه‌های امتحان را تصحیح می‌کردم. به برگه‌ای رسیدم که نام و نام خانوادگی نداشت. با خودم گفتم ایرادی ندارد. بعید است که بیش از یک برگه نام نداشته باشد. از تطابق برگه‌ها با لیست دانشجویان صاحبش را پیدا می‌کنم. تصحیح کردم و ۱۷/۵ گرفت. احساس کردم زیاد است.

کمتر پیش می‌آید کسی از من این نمره را بگیرد. دوباره تصحیح کردم ۱۵ گرفت. برگه‌ها تمام شد. با لیست دانشجویان تطابق دادم اما هیچ دانشجویی نمانده بود. تازه فهمیدم کلید آزمون را که خودم نوشته بودم تصحیح کردم.

اغلب ما نسبت به دیگران سخت ‌گیرتر هستیم تا نسبت به خودمان و بعضى وقت‌ها اگر خودمان را تصحيح كنيم مي‌بينيم به آن خوبى كه فكر مي‌كنيم، نیستیم.

کلام خدا می فرماید:

مزمور۲۶ :۲

ای خداوند، مرا امتحان کن و بیازما!

قلب و وجدان مرا پاک گردان.

محبّت سرشار تو راهنمای من است،

من در حضور تو با وفاداری رفتار می‌کنم.

جمعه الصلیب

جمعه الصلیب

روزی که عیسی مسیح بخاطر گناهان ما مصلوب شد

صلیب یعنی...

صلیب - جایی که خدا جان فدایی می کند!

صلیب برای مسیحیان یک خاطره نیست.

صلیب یک نماد یا سمبل نیست.

صلیب نشانه ضعف نیست.

صلیب نشانه شکست نیست.

صلیب برای مسیحیان هر روز در کار است.

صلیب جایی است برای جان فدایی خدا برای ما.

صلیب قدرت خدا و حکمت خداست.

صلیب نابودی گناه و شکستن مرگ است.

صلیب نجات ماست.

صلیب پارسایی ماست.

صلیب رهایی ماست.

صلیب آزادی ماست.

صلیب قداست ماست.

صلیب فرزندخواندگی ماست.

صلیب جلال ماست.

زمانی کاهنان برای قوم قربانی می گذراندند تا ایشان مقدس شوند.اما روی صلیب، مسیح (کاهن اعظم) خود را قربانی می گذراند. در عهد جدید، کاهن همان قربانیست!

قربانی کاملی که خشم خدا را نسبت به گناه می توانست فروکش کند فقط مسیح بود.

مسیح داوطلبانه و به میل خود روی صلیب رفت.

مسیح برای همین جسم پوشید.

مسیح به جای من و تو روی صلیب رفت.

روزی که مسیح روی صلیب رفت همه چیز عوض شد، چه بعضی درک کنند و چه نکنند.

صلیب مسیح برای بعضی حماقت است و هلاکت ولی برای مسیحیان قدرت است و حیات.

وای که اگر مسیح روی صلیب نمی رفت! همه در گناه و زیر قدرت آن به هلاکت می رفتیم.

خدا رو شکر برای صلیب و محبت خدا در مسیح.

بیاییم هر روز برای صلیب شاکر باشیم.

صلیب یعنی انجام دادن کار درست، در سخت ترین شرایط ودرکمال محبت.

برنابای کتاب مقدس

❤️✝️🌹❤️✝️🌹❤️✝️🌹✝️❤️🌹✝️❤️

برنابای کتاب مقدس کیست؟

برنابا لقب شخصی به نام یوسف و از اهالی قیرس و قبیله لاوی بود (اعمال ۴: ۳۶). وی از اهال و ساکن قبرس و دارای ملکی در آنجا بود، وی مزرعه خود را فروخته و پول آنرا به رسولان داد، و به آنها پیوست (اعمال ۴: ۳۶-۳۷). لقب برنابا به معنای ابن الوعظ توسط رسولان به واسطه مهارت او در سخنرانی به وی داده شد. برنابا در کلیسای انطاکیه خدمت می‌کرد و نام او در اول فهرست معلمان و انبیا در کلیسای انطاکیه دیده می‌شود (اعمال ۱۳: ۱). او پسر عموی مرقس می‌باشد (کولسیان ۴:۱) و لوقا از وی به عنوان «مردی صالح» نام می‌برد (اعمال ۱۱: ۲۴). او در یک خانواده یهودی و از طایفه لاوی متولد شد. وی اولین شخصی بود که پس از ایمان آوردن پولس، او را نزد رسولان آورد و به آنان معرفی کرد (اعمال ۹: ۲۷). برنابا در اکثر سفرهای بشارتی پولس همراه وی بود. برنابا با پولس به شهر سلامیس واقع در قبرس رفته و برای یهودیان سخنرانی کرد، در این سفر مرقس نیز همراه وی بود. برنابا توسط کلیسای اورشلیم به انطاکیه برای آموزش نو ایمانان یونانی فرستاده شد، برنابا به طرسوس رفته و پولس را نیز به انطاکیه آورد و یک سال در آنجا مانده و به تعلم نو ایمانان پرداختند، در انطاکیه بود که برای نخستین بار پیروان عیسی مسیح را «مسیحی» لقب دادند (اعمال ۱۱: ۲۵-۳۰). بدلیل پیشگویی اغابوس که در اسرائیل قحطی خواهد شد، برنابا و پولس هدایایی از طرف کلیساسی انطاکیه به اورشلیم بردند. برنابا یکی از چهار نفری بود که به انطاکیه جهت رساندن پیام کلیسای اورشلیم در مورد مسیحیان غیر یهودی، در ارتباط با ختنه و رعایت شریعت یهودیان سفر کرد (اعمال ۱۵: ۲؛ غلاطیان ۲: ۱). زمانی که پولس با برنابا برای رساندن پیغام خداوند، به لستره رفتند، به دلیل معجزات آنان، اهالی شهر آنها را از خدایان پنداشتند و برنابا را مشتری ( زئوس) و پولس را به علت سخنوری عطارد ( هرمس ) خواندند و کاهن معبد زئوس برای آنان حلقه های گل آورده و میخواست برای آنان در دروازه شهر گاو و گوسفند قربانی کند. پس از مدت زمانی، پولس از برنابا خواست که به شهرهایی که قبلا بوده اند، سربزنند، برنابا می‌خواست که مرقس نیز همراه آنان باشد، ولی بر سر بردن مرقس با پولس دچار اختلاف شده و از هم جدا شدند و برنابا با مرقس به قبرس رفتند (اعمال ۱۵: ۳۶-۴۱)، پس از این دیگر نامی از برنابا در کتاب اعمال به چشم نمی‌خورد. در نامه های پولس از برنابا همیشه به نیکی و درستی یاد شده است.

منابع کتاب مقدس: اعمال باب ۴، ۱۱، ۱۳، ۱۴ و ۱۵ - غلاطیان باب ۲ - قرنتیان اول باب ۹

شام آخر

" شام آخر "

در مراسم شام آخر (شام خداوند) کار عیسی مسیح را به‌یاد می‌آوریم.

«عیسای خداوند در شبی كه تسلیم دشمنان شد، نان را گرفت و بعد از شكرگزاری آن را پاره كرده، گفت:

«این است بدن من برای شما. این را به‌ یاد من بجا آورید.»

(اول قرنتیان ۱۱: ۲۳-۲۴)

در مراسم شام آخر (شام خداوند) به ‌یاد می‌آوریم که عیسای خداوند برای ما چه کرد تا ما نیز تمامیت قلب خود را به او بدهیم و او را پادشاه قلب و زندگی خود بدانیم.

آیاتی برای مطالعهٔ شخصی:

مزمور ۱۱۶: ۱-۲ و ۱۲ و ۱۹؛ خروج ۱۲: ۱-۱۴؛ اول قرنتیان ۱۱: ۲۳-۲۶؛ انجیل یوحنا ۱۳: ۱-۱۷ و ۳۱-۳۵

دعا و تفکّر:

برای تمام کسانی که خود را تسلیم عیسای مسیح نموده‌اند و او را نه تنها در مراسم شام آخر بلکه در تمام لحظات زندگی به‌یاد می‌آورند، شکر نمایید.

هدف مزامیر

چرا مطالعه مزامیر مهم است؟

گرچه تمامی کتاب‌‌مقدس حقایق عجیبی را در بارۀ خدا آشکار می‌‌کند، اما کتاب مزامیر ما را برمی‌‌انگیزاند تا به خدا پاسخی عمیق و شخصی دهیم.

مزامیر دعوت به پرستش و نیایش است تا واقعاً به حضور خدا رفته، با او صمیمی شویم.

حال به برخی از کاربردهای مزامیر می‌‌پردازیم:

۱-‌‌‌‌‏ برای پرستش: ما برای پرستش خلق شده‌‌ایم! پرستش دعوت و هدف زندگی ماست.

اگر انسان خدا را نپرستد، سنگ‌‌ها برای خدا به فریاد در می‌‌آید!

مزامیر به ما کمک می‌‌کند تا عجایب غیرقابل وصف عمل و شخصیت خدا را بیان کنیم.

مزامیر بهترین کمک برای عشق ورزیدن به خدا با تمامی دل، جان، فکر و قدرت است.

متأسفانه گاه در کلیسا پرستش تنها زمانی رخ می‌‌دهد که موسیقی موزونی وجود داشته باشد.

در این پرستش مصنوعی اشخاص تنها به دنبال خدایی‌‌اند که نیازهای‌‌شان را برطرف کند.

اما مزامیر به ایمان ما عمق بخشیده، رابطه و پرستش ما را با خدا جهت می‌‌دهد.

۲-‌‌‌‌‏ برای دعا: ما به این ۱۵۰ مزمور الهام شده به‌‌شدت احتیاج داریم زیرا نمی‌‌دانیم چگونه باید دعا کنیم

رومیان ۸:‏۲۶

مزامیر ما را به چالش می‌‌کشد تا به‌‌طرز غیرقابل باوری جسورانه و در نهایتِ راستی دعا کنیم.

مزامیر ما را از گفتگویی پُرتملق و پُر ریا باز می‌‌دارد.

مسیحیان در ظرف دو هزار سال این مزامیر را سروده، عزیز داشته، و آنها را دعا کرده‌‌اند.

تا به امروز کتاب دعایی بهتر از کتاب مزامیر شناخته نشده است.

۳-‌‌‌‌‏ برای واقعی بودن: مزامیر به ما کمک می‌‌کند تا در انسانیت خود رشد کنیم.

این سروده‌‌ها به ما تعلیم می‌‌دهد که برای صادق بودن با خدا، اول باید با خود صادق بود.

برای مقدس بودن باید اول انسان بود! خدا برای اینکه به ما حکمت بیاموزد نخست باید پنهانی‌‌ترین نیّت‌‌های قلب ما را بر ما آشکار سازد.

مزمور ۵۱:‏۶

مزامیر به ما کمک می‌‌کند از اعماق وجود خود نزد خدا سخن گوییم.

مزمور ۱۳۰:‏ ۱، از اعماق عشق، از اعماق درد و رنج، و از اعماق وجود درهم‌‌ شکسته و پاره پارۀ خود.

در این ارتباط صادقانه به سطح عمیق‌‌تری از شناخت، عشق، و اعتماد به خدا می‌‌رسیم.

۴-‌‌‌‌‏ برای صمیمی بودن: مزامیر روایت رابطه‌‌ای بس شخصی و صمیمی است. خداوند داوود را «‌مردی مطابق دل خود خواند»

اول سموئیل ۱۳:‏۱۴

در مزامیر است که مفهوم این عبارت را بهتر درک می‌‌کنیم. مزامیر پنجره‌‌ای به‌‌سوی قلب داوود و دیگر مزمورنگاران است چرا که آنها تمامیت خود را به حضور خدا می‌‌ریزند.

اما چون چنین اشعاری از جانب خودِ خدا الهام شده است، می‌‌توان آنها را پنجره‌‌ای به قلب خودِ خدا نیز دانست.

با دعا کردن مزامیر به قلب خدا نزدیک می‌‌شویم.

فریب های شیطان

" فريبهاى شيطان "

شايد ديده باشيد كه وقتى يه ماهيگیر ميخواهد ماهی بگیرد، طعمه های مختلفی بکار می برد.

" دقیقا کار شیطان همین است. "

به يك نمونه از طعمه هاى شيطان اشاره ميكنیم:

یکی از طعمه ‌های شیطان این است که انسان‌ها را با

" غیب گویی "

و ارتباط با ناشناخته‌ها سرگرم کنند.‏

آن‌ها از ابزارهای مختلفی برای این کار استفاده می‌کنند.‏

چیزهایی از قبیل:

طالع ‌بینی از روی ماه تولّد،‏

فال ورق،‏

فال قهوه،‏

فالگیری با کتاب‌های شعرا،‏

احضار ارواح،‏

دعانویسی،‏

نذرقربانی،‏

انواع طلسم،

چشم نظرها و افسون،‏

دخیل بستن،‏

وِرد خواندن،‏

آینه‌بینی،‏

کف ‌بینی

و اَعمالی از این قبیل.‏

شاید بسیاری از مردم این اَعمال را بی ‌ضرر بدانند و حتی محض تفریح و تفنن انجام دهند.‏ اما باید بدانیم که دیوها هستند که به فالگیران و جادوگران قدرت غیب ‌و اَعمال خارق‌العاده می‌دهند.

نمونه‌ای از آن در کتاب مقدّس آمده است، در آنجا از دختری صحبت می‌کند که اسیر دیو بود و با کمک او غیب ‌گویی می‌کرد.

اما وقتی دخترک از شرّ آن دیو آزاد شد،‏ قدرت غیب ‌گویی او نیز از بین رفت!

اَعمال ۱۶:‏۱۶- ۱۸‏

مسيحيان نبايد بر اساس ماه هاى تولد شخصيت شناسى بكنند، چون اين كارى نيست كه طبق كلام و خدا گفته باشد و هر مسيحى وظيفه دارد كه از اين قبيل كارها دورى كند.

يا در خيلى از خانه ها از وسايل چشم نظر يا تك چشم استفاده ميشود كه براى در امان ماندن از بلايا يا محافظت از چشم زدن از آن استفاده ميكنند، كه متاسفانه عدم آگاهى در اين موارد باعث " باز كردن در به روى شریر ميشود "

شکرگذاری در مسیحیت

🛐🛐🛐🛐رمز شکرگزارى چیست؟

عیسی مسیح در برابر پنج هزار شکم گرسنه شکرگزاری می کند ولی شاگردانش نمی توانند شکرگزاری کنند.

عیسی مسیح در شام آخر نان را به دست می گیرد و شکرگزاری می کند ولی شاگردان نمی توانند شکرگزاری کنند.

عیسی مسیح در برابر قبر ایلعازر مرده شکرگزاری می کند ولی خواهران ایلعازر نمی توانند شکرگزاری کنند.

مشکل آنها چیست که نمی توانند؟

آنها چیزی را که مسیح می تواند ببیند را نمی توانند ببینند.

شکرگزاری انگیزه و دلیل می خواهد نه احساس به هیجان آمده و تقلیدی.

شاگردان پنج هزار شکم گرسنه می بینند، عیسی مسیح دوازده سبد نان و ماهی، و بعد از سیر شدن پنج هزار شکم گرسنه را می بیند.

شاگردان در شام آخر، آخرین شام قبل از مرگ را می بینند، عیسی قبر شکافته شده در صبح قیام از مردگان را می بیند.

خواهران ایلعازر برادر مرده خود را می بینند، عیسی ایلعازر زنده شده ای که چند لحظه دیگر در حال راه رفتن است را می بیند .

رمـز شکرگزاری همین است:

هرگاه بتوانیم در بدی ها نیکویی ها را، در تمام شدن ها آغاز شدن ها را، در تاریکی ها نور و در طوفانها آرامش را ببینیم آنگاه شکرگزاری ساده، خالص، و بدون تمنای بهشت و ترس از جهنم خواهد شد و همچون نهـری جوشـان بدون نیاز به تحریک و تهییج شدن از درونمان سرازیر می گردد.

کلید دیدن چیزهای غیر ممکن ایمان به خدای است که کارهای غیر ممکن می کند.

همواره با دلیل و انگیزه شکرگزاری کنید تا شکرگزاریتان تقلید دیگران و تکرار مراسم نباشد.

دوم پطرس ۱-۲

“این نامه از طرف شمعون پطرس، خدمتگزار و رسول عیسی مسیح است. این نامه را به همهٔ شما که با ما ایمانی یکسان دارید می‌نویسم. این ایمان به برکت عدالت عیسی مسیح، خداوند و نجات دهندۀ ما نصیبتان شده است.”

‮‮دوم پطرس‬ ‭1‬:‭1‬ ‭PCB‬‬

“دعا می‌کنم که خدا به شما که در شناخت خدا و خداوندمان عیسی رشد می‌کنید، هر چه بیشتر فیض و آرامش بخشد.”

‮‮دوم پطرس‬ ‭1‬:‭2‬ ‭PCB‬‬

ده فرمان

" ده فرمان کدام است؟ "

ده فرمان ده قانون در کتاب مقدس هستند که خدا به قوم اسرائیل بعد از مدت کوتاهی از خروج از مصر داد.

ده فرمان در واقع خلاصه ای از ۶۱۳ فرمان در قوانین عهد عتیق است.

اولین چهار فرمان در رابطه با خداست.

آخرین شش فرمان در رابطه با رابطه با یکدیگر است.

ده فرمان در کتاب خروج ۲۰ : ۱۷ - ۱ و تثنیه ۵ : ۲۱ - ۶ در کتاب مقدس به ثبت رسیده است.

۱. " تو را خدایان دیگر غیر از من نباشد " این فرمان مخالف پرستش هر خدایی بغیر از خدای حقیقیست و همة خدایان دیگر خدایان دروغین هستند.

۲. " هیچگونه بتی بشکل حیوان یا پرنده یا ماهی برای خود درست نکن.

دربرابر آنها زانو نزن و آنها را پرستش نکن، زیرا من که خداوند، خدای تو می باشم، خدای غیوری هستم و کسانی که با من دشمنی کنند مجازات می کنم.

این مجازات شامل حال فرزندان آنها تا نسل سوم و چهارم نیز می گردد.

اما بر کسانی که مرا دوست داشته باشند و دستورات مرا پیروی کنند، تا هزار پشت رحمت می کنم" این فرمان مخالف ساختن بت و ساختن نمادی دیدنی از خداست.

ما نمی توانیم تصویری را خلق کنیم که خدا را بطور دقیق بتصویر در بیاورد. درست کردن بتی که نماد خدا باشد مثل پرستش خدایان دروغین است.

۳. " از نام من که خداوند، خدای تو هستم سوء استفاده نکن.

اگر نام مرا با بی احترامی به زبان بیاوری یا به آن قسم دروغ بخوری، تو را مجازات می کنم.

" این فرمان مخالف این است که اسم خدا را بیهوده ببریم.

ما نباید اسم خدا را سبک کنیم.

ما باید به اسم خدا احترام بگذاریم و بطرق مختلف اسم او را جلال دهیم.

۴. " روز سبت را به یاد داشته باش و آن را مقدس بدار.

در هفته شش روز کار کن، ولی در روز هفتم که سبت خداوند است هیچ کار نکن، نه خودت، نه پسرت، نه دخترت، نه غلامت، نه کنیزت، نه مهمانانت و نه چهارپایانت.

چون خداوند در شش روز، آسمان و زمین و هر چه را که در آنهاست آفرید و روز هفتم دست از کار کشید.

پس او روز سبت را مبارک خواند و آن را روز استراحت تعیین نمود.

" این فرمانیست که در مورد سبت (شنبه، آخرین روز هفته) بعنوان روز مخصوص خداوند است.

۵. " پدر و مادرت را احترام کن تا در سرزمینی که خداوند، خدای تو به تو خواهد بخشید، عمر طولانی داشته باشی " این فرمانیست که همیشه باید با والدین با احترام رفتار کرد.

۶. "قتل نکن" این فرمانیست مخالف قتل عمد انسانی دیگر.

۷. "زنا نکن" این فرمانیست مخالف داشتن رابطة جنسی با کسی غیر از با همسر خود.

۸. "دزدی نکن" این فرمانیست مخالف قصب کردن هر چیزیکه صاحب آن کس دیگریست.

۹. "دروغ نگو" این فرمانیست که مخالف شهادت دادن به دروغ است. درواقع این فرمان برخلاف دروغگوییست.

۱۰. "چشم طمع به مال و ناموس دیگران نداشته باش.

به فکر تصاحب غلام و کنیز، گاو و الاغ، و اموال همسایه ات نباش.

" این فرمانیست برخلاف طمع کردن به آنچیزی که مالک آن شخص دیگریست. طمع می تواند به شکستن یکی از فرمانهای بالا بینجامد، یعنی قتل، زنا، و دزدی. اگر انجام کاری اشتباه است، اشتیاق به انجام آن هم اشتباه است.

خیلی از مردم به اشتباه به ده فرمان بعنوان یک سری قانون نگاه می کنند که اگر آنها را دنبال کنند، بعد از مرگ ورود آنها را به بهشت تضمین می کند.

بر عکس، منظور از ده فرمان این است که مردم متوجه شوند که نمی توانند قانون را کاملا رعایت کنند.

رومیان ۷ : ۱۱ -۷ ،

و در نتیجه به فیض و رحمت خدا نیاز دارند.

برخلاف ادعای مرد ثروتمند جوان در متی ۱۹ : ۱۶ ، هیچکس نمی تواند کاملا از ده فرمان اطاعت کند

جامعه ۷ : ۲۰

ده فرمان نشان می دهد که ما همه گناه کرده ایم

رومیان ۳ : ۲۳

و به رحمت و فیض خدا که تنها از طریق ایمان به عیسی مسیح امکان پذیر است نیاز مندیم.

سیگار و مسیحیت

آیا سیگار کشیدن گناه است؟

پاسخ:

کتاب مقدس هیچوقت مستقیما به سیگار کشیدن اشاره نکرده است.

اصولی هست، که می توان سیگار کشیدن را با آنها ارزیابی کرد.

اولا، کتاب مقدس به ما دستور می دهد که نگذاریم هیچ چیزی بر بدن ما مسلط شود.

"همه چیز برای من جایز است، لکن هر چیز مفید نیست.

همه چیز برای من رواست،لیکن نمی گذارم که چیزی بر من مسلط شود

اول قرنتیان ۶ : ۱۲

نمی توان انکار کرد که سیگار کشیدن معتاد کننده ای قویست.

در این قسمت از کلام کمی جلوتر به ما گفته شده است که:

" نمی دانید که بدن شما هیکل روح القدس است که در شما است که از خدا یافته اید و از آن خود نیستید.

زیرا که بقیمتی خریده شدید پس خدا را ببدن خود تمجید کنید "

اول قرنتیان ۶ : ۱۹ - ۲۰

سیگار کشیدن بدون شک برای سلامتی شما مضر است.

ثابت شده است که سیگار کشیدن به سلامتی و به ریه ها ضرر می زنند.

آیا سیگار کشیدن را می توان " مفید " خواند؟

اول قرنتیان ۶ : ۱۲

آیا می توان گفت که سیگار کشیدن واقعا خدا را در بدن شما جلال می دهد؟

اول قرنتیان ۱۰ : ۳۱

آیا صادقانه یکنفر می تواند " برای جلال خدا " سیگار بکشد؟

ما باور داریم که جواب به هر سه سوال " نه " است.

در نتیجه، باورداریم که سیگار کشیدن گناه است و ایمانداران به مسیح نباید اینکار را بکنند.

بعضی بر خلاف این عقیده بحث می کنند و می گویند که بسیاری از مردم غذاهای ناسالم می خورند، که می توانند معتاد کننده و مضر برای بدن باشند.

مثلا ، خیلی از مردم آنقدر به کافئین معتاد هستند که بدون نوشیدن قهوه صبحشان قادر به انجام هیچ کاری نیستند.

در حالیکه این مطلب کاملا صحیح است، اما چطور می تواند سیگار کشیدن را توجیه کند؟

نظر ما هم همین است که مسیحیان باید از زیاده روی در غذا و خوردن غذاهای ناسالم بپرهیزند.

بله، مسیحیان اغلب در این مورد دو رو هستند که یک کدام را محکوم به گناه بودن می کنند و دیگری را نه.، اما باز هم باید تاکید کرد که این مطلب سیگار کشیدن را موجب جلال خدا نمی گرداند.

با گفتن اینکه سیگار کشیدن یک گناه است، نمی گوییم که همه سیگاری ها فاقد نجات هستند.

خیلی از ایمانداران به مسیح هستند که سیگار می کشند.

سیگار کشیدن جلوی نجات یافتن شخص را نمی گیرد و باعث از دست دادن نجات کسی هم نمی شود.

سیگار کشیدن نا بخشیدنی تر از هر گناه دیگری نیست، چه برای کسی که مسیحی می شود و یا یک مسیحی که گناهش را به خدا اعتراف می کند.

اول یوحنا ۱ : ۹

در عین حال ما شدیدا قبول داریم که سیگار کشیدن گناهی است که باید با قدرت خدا ترک شود.

مسیحیت و شراب

دیدگاه مسیحیت درباره نوشیدن شراب چیست؟

به طور کلی کتاب مقدس مسیحیان را از نوشیدن شراب و آبجو منع نکرده است.

در دوران باستان، شراب یک نوشیدنی رایج در جوامع بشری از جمله قوم اسرائیل بود.

مسیح نیز آب را به شراب تبدیل نمود (یوحنا فصل 2 آیات 1- 11)

و به نظر می رسد او نیز گاهی شراب نوشیده است

( متی فصل 26 آیه 29)

با این توصیف، مسیحیان موظف شده اند تا از مستی اجتناب کنند.

(افسسیان فصل 5 آیه 18).

کتاب مقدس مستی و عواقب آن را محکوم می کند.

(امثال فصل 23 آیات 29- 35).

هم چنین مسیحیان با کمک روح القدس نباید اجازه دهند چیزی بر آن ها مسلط شود.

(اول قرنتیان فصل 6 آیه 12، دوم پطرس فصل 2 آیه 19).

کلام خدا هم چنین هر کاری را که باعث لغزش و عذاب وجدان سایر مسیحیان شود، نکوهش می کند.

(اول قرنتیان فصل 8 آیات 9- 13).

با توجه به این آیات، نوشیدن مشروبات برای مسیحیان چندان آسان نیست.

از آنچه عیسی در مورد شریعت موسی می‌گوید، چنین می‌فهمیم که او به‌ جای متمرکز شدن بر تشریفات مذهبی و رعایت ظواهر، به باطن انسان و آنچه در درون فکر و دل او می‌گذرد توجه دارد.

اگر کسی دلش توسط عمل نجات بخش خدا پاک شده باشد، قطعا مرتکب قتل نیز نخواهد شد و آدمِ شهوت‌ رانی که مدام چشم و دلش در پی ارضای امیال نفس است، در نظر خدا کم تر از فرد زناکار نمی باشد، ولو آنکه عملا مرتکب زنا نشده باشد.

یهودیان اعتقاد داشتند که می توانند در اثر اجتناب از برخی از خوراک ها، در نظر خدا پاک باشند.

اما عیسی فرمود که گناه در حالات درونی و انگیزه های شخص آغاز می شود.

عمل گناه آلود، با یک فکر شروع می شود.

افکار ما می توانند ما را آلوده کنند و به گناه بکشانند. فقط خدا می تواند فکر ما را نو سازد و ما از درون توسط عملکرد خداوند، پاک می شویم.

مسیح فرمود که هیچکس با خوردن چیزی نجس نمی شود. چیزی که انسان را نجس می سازد، سخنان و افکار تلخ و منفی او است

(متی فصل 15 آیه 11)

مسیح به شاگردانش گفت:

" مگر نمی دانید که آنچه می خورید، به روح تان لطمه نمی زند و آن را نجس نمی سازد؟

زیرا خوراک با قلب و روح شما کاری ندارد، بلکه از معده شما عبور می کند و بیرون می رود.

(با این گفته، عیسی نشان داد که هر نوع خوراک، پاک و حلال است)

(انجیل مرقس فصل 7 آیات 18- 19).

با این توصیف، پولس بر حسب شرایط و موقعیت، یکی از این دو راه را انتخاب می کرد تا باعث لغزش برخی از ایمانداران مسیحی نشود.

پولس وقتی با یک یهودی، یک اهل شریعت و یا شخصی که مخالف خوردن آن خوراک ها بود، آن غذا را نمی خورد.

او آزادانه از اختیار و حق خود چشم پوشی می کرد.

پولس رفتار خود را با شرایط و موقعیت ها سازگار می کرد تا عده بیشتری را به نجات مسیح رهنمون کند.

به عبارت دیگر، توجه پولس به نگرش و سوءتفاهمات دیگران بود.

اما او هدف مهم تری داشت:

این که انجیل را به همه برساند.

بنابراین، آنچه برای خدا اهمیت نداشت، برای پولس بی اهمیت بود.

او آزاد بود، اما در مسیح.

این توضیحات شما را به نوشیدن یا ننوشیدن شراب تشویق و ترغیب نمی کند.

انتخاب و تصمیم گیری با شماست.

اما اگر می خواهید کمی شراب در حضور شخصی بنوشید که از نوشیدن آن خشنود نیست، آن را مصرف نکنید.

اصل محبت را فراموش نکنید:

" هر شخص نفع خود را نجوید، بلکه نفع دیگری را "

(اول قرنتیان فصل 10 آیه 24).

بدین ترتیب می‌توان دیدگاه مسیحیت در مورد مسکرات و به طور کلی خوراک حلال و حرام را چنین خلاصه کرد:

آنچه پاک یا ناپاک است نه خود خوراک، بلکه انگیزه و نیتی است که در پس خوردن آن نهفته، و نیز عواقبی که این کار در پی دارد.

زیرا مسیح به دل انسان می‌نگرد، نه به ظاهر.

« مست شراب نشوید، که شما را به هرزگی می‌کشاند، بلکه از روح القدس پر شوید »

(افسسیان فصل 5 آیه 18).

نوح، کنعان را لعنت کرد.

(پیدایش فصل 9 آیات 24- 27)

"وقتی نوح به حال عادی برگشت و فهمید که حام چه کرده است، گفت:

" کنعان ملعون باد. برادران خود را بنده بندگان باشد.

خداوند سام را برکت دهد و کنعان بنده او باشد. خدا یافث را برکت دهد و او را شریک سعادت سام گرداند و کنعان بنده او باشد "

" کنعان ملعون باد "

خداوند مسیح

ما تصدیق می‌کنیم که در تجسم عیسای مسیح، ذات الاهی و انسانی او صفات خود را حفظ کرده‌اند. ما تصدیق می‌کنیم که صفات هر دو ذات متعلق به یک شخص یعنی عیسای مسیح است.

مزمور ۱۸

📖🎵 کلام خدا

📜 مزمور ۱۸

📌 خداوند صخره من است.

🕊✨ای خداوند، ای قوّت من، تو را دوست می‌دارم.

🔹خداوند صخرۀ من است، دژ من و رهانندۀ من؛ خدایم صخرۀ من است که در او پناه می‌جویم؛ او سپر من است، شاخ نجات و قلعۀ بلندم.

🔸خداوند را که شایان ستایش است می‌خوانم، و از دشمنانم نجات می‌یابم.

🔹با وفادار، خود را وفادار می‌نمایی؛ با بی‌عیب، خود را بی‌عیب می‌نمایی؛

🔸 در تنگی خویش، خداوند را خواندم، و نزد خدایم فریاد کمک بلند کردم.

🔹او از معبد خود صدایم را شنید، و فریاد کمکم به درگاه وی، به گوشش رسید.

🔸از اعلی دست فرود آورده، مرا برگرفت، و از آبهای بسیار بیرونم کشید.

🔹مرا از دشمن زورآورم رهانید، و از نفرت‌کنندگانم، زیرا که از من نیرومندتر بودند.

🔸 او مرا به مکانی فراخ بیرون آورد، و مرا رهانید، زیرا که به من رغبت داشت.

🔹 زیرا که راههای خداوند را نگاه داشته‌ام، و شریرانه از خدایم روی نگردانیده‌ام.

🔸قوانین او جملگی پیش رویم بوده است؛ و فرایض او را از خود دور نکرده‌ام.

🔹تویی که چراغ مرا فروزان می‌داری؛ یهوه، خدای من تاریکی مرا روشن می‌گرداند.

✨آمین✨

دعا

⏳لحظاتی را در دعا

با خدا گفتگو کنیم⌛️

آفتاب هر صبح از خانه ای که خدا برایش

در آسمان قرار داده است مانند تازه دامادی

خوشحال و مانند قهرمانی که مشتاقانه

منتظر دویدن در میدان است بیرون می‌آید 🙏❤️

عهد عتیق و عهد جدید

رابطه

" عهد عتیق و عهد جدید "

چیست؟

بطورخلاصه بايد گفت عهدعتيق پايه واساسى است كه عهدجديد برروى آن بنا شده است.

معمارى كه مى‌خواهد ساختمان زيبايى بنا كند، بايد اول پايه را بسازد، ولى تا سقف ساخته نشده نمى‌توان كاررا كامل دانست. ديوارها وسقف ارزش واهميت پايه را ازبين نمى‌برد بلكه ساختمان كاملا روى پايه متكى است.

به همين طريق عهدعتيق پايه تاريخى نژاد بشرى را پى ريزى مى‌كند وگناهان وشكستهاى بنى نوع بشررا درطى قرون ظاهرمى‌نمايد و كلام خدا را بوسيله پيغمبران مقدس اعلام مى‌كند وروشن مى‌سازد كه بشر نمى‌تواند با تلاشهاى خود، خود را ازچنگ گناه نجات دهد ومژده مى‌دهد كه خدا فرموده كه نجات دهنده‌اى بفرستد تا وعده‌هاى عهدعتيق راعملى سازد.

عهدجديد نشان مى‌دهد كه چگونه خدا وعده خود راعملى ساخت وچطورنجات دهنده موعود آمد و به چه نحومژده نجات به تمام جهانيان مى‌رسد.

اولی، كتاب وعده است و دومى انجام وعده.

در مسیح بودن

" در مسیح " بودن یعنی چه؟

عبارت ”در مسیح“ عبارتی است که پولس رسول بارها و بارها به کار گرفته است.

”در مسیح“ بودن در وهله اول به معنی ایمان داشتن ما به او است.

سپس با داشتن ایمان حقیقی به مسیح، با او متحد می‏شویم، یعنی با او مشارکت پیدا می‏کنیم، او را می‏شناسیم، از او اطاعت می‏کنیم و از او برکت می‏یابیم.

ما تنها در مسیح است که از تمامی برکات روحانی بهره‏ مند می‏شویم.

افسسیان ۱ : ۳

هنگامی که ما در مسیح هستیم، خلقت تازه می‏شویم و حیات تازه می‏یابیم.

دوم قرنتیان ۵ : ۱۷

فروتنی و تکبر

"فروتنی و تکبر"

نتایج زیان بخش تکبر همیشه در تقابل با فروتنی و فواید آن بسیار در کتاب مقدس ذکر شده است:

-فروتنی به حکمت منتهی میشود.

اما

تکبر باعث سرافکندگی میشود.

-فروتنی نصیحت را می پذیرد.

اما

تکبر باعث نزاع میشود.

-فروتنی با خدا ترسی همراه است، برای شخص حکمت و احترام به ارمغان می آورد.

اما

تکبر خداوند از آن متنفر است و آن را مجازات خواهد کرد.

-فروتنی رضایت خاطر واقعی به ارمغان می آورد.

اما

تکبر ممکن است به ثروت و مال دنیا و دارایی بینجامد اما در نزد خدا ساقط میشود.

-فروتنی به سربلندی می انجامد.

اما

تکبر از حماقت بدتر است.

-فروتنی منجر به سرافرازی میشود.

اما

تکبر انسان را به زمین میزند.

🙏آمــيــن كه دل هاى ما به فيض پدر، خالى از تكبر باشد و مملو از فروتنى🙏

شکرگذاری

📌شكرگذارى از خدا

كارى نيست كه گاه به گاه انجام دهيم، شكرگذارى بايد هر روز

نه تنها بر لبهايمان باشد،

بلکه در نحوه تفکر و رفتار و زندگی ما نیز دیده شود.

وقتى شكرگذارى جزء جدا نشدنی از تفکر وگفتار ما در زندگيمان ميشود در خواهيم يافت كه نگرشمان در ارتباط به زندگى تغيير كرده و شخصى متفاوت از ارزش های گذشته، مثبت تر ، مهربان تر ، با محبت تر، و فروتن شده ايم.

مزمور ۱۴۱

📖🎵 کلام خدا

📜 مزمور ۱۴۱

📌به آواز دعایم گوش کن .

🕊✨ای خداوند، تو را به ياری می‌طلبم، پس نزد من بشتاب!

🔶🔹وقتی فرياد برمی‌آورم و كمک می‌خواهم،صدای مرا بشنو!

🔶🔸بگذار دعای من مانند دود بخور به حضور تو رسد و برافراشتن دستهايم به سوی تو،همچون قربانی شامگاهی باشد.

🔶🔹ای خداوند، تو مراقب سخنان من باش و زبانم را نگاه دار.

🔶🔸هر نوع تمايل بد را از من دور كن، مبادا با مردان بدكار مرتكب اعمال زشت شوم و در بزم آنها شركت كنم.

✨🕊✨ آمین ✨🕊✨

فرزند او شدن

انسان چگونه و چه وقتی فرزند خدا می شود؟

بسیاری عنوان فرزند خدا را کفر میدانند، از آن جمله مسلمانان که معتقدند خدا نه زاده شده و نه میزاید.

این که چگونه عیسی مسیح پسر خداست واضح و روشن است و در انجیل لوقا 1: 35 آن را فرشته ای خطاب به مریم این چنین عنوان میکند:

"روح القدس بر تو نازل خواهد شد و قدرت خدا بر تو سایه خواهد افکند، از این رو آن نوزاد مقدس بوده، فرزند خدا خوانده خواهد شد."

نیز در هنگام تعمید عیسی و پس از نزول روح القدس بر وی نیز چنین ندایی از آسمان سرداده میشود:"این فرزند عزیز من است که از او خشنودم " متی 3 : 17

همانطور که پیداست در هر دو حالت یعنی تولد و تعمید، فرزند خدا بودن مسیح مرتبط با نزول روح القدس که خود خداست، اعلام شده است.

این معادله در مورد مؤمنین به عیسی مسیح نیز صدق میکند و ما نیز هنگامی فرزند خدا خوانده میشویم که بوسيله ايمان روح القدس را کسب کنیم.

هر کس که از روح القدس برخوردار باشد فرزند خداست که بدون شک پیش شرط کسب آن ایمان به مسیح است.

"خدا برای اثبات اینکه شما فرزندان او هستید، روح پسر خود را به قلبهای ما فرستاده است و این روح فریاد زده می‌گوید: «پدر، ای پدر.» پس تو دیگر برده نیستی؛ بلكه پسری و چون پسر هستی، خدا تو را وارث خود نیز ساخته است." غلاطیان 4 : 7 - 6

این است شاخصه فرزندان خدا و با این بینش است که ما در کنار عيسى مسيح فرزند خدا نامیده میشویم(با کسب روح القدس و ايمان به ايشان; غلاطيان 3: 26) نه آن چیزی که دیگران تصور کرده اند.

اعتقادنامه رسولان

اعتقادنامه رسولان

ایمان دارم به خدای پدر

قادر مطلق

خالق آسمان و زمین

و به پسر یگانه او

خداوند ما عیسی مسیح

که بواسطه روح القدس در رحم قرار گرفت

و از مریم باکره متولد شد

و در حکومت

پنطیوس پیلاطس

الم کشید

و مصلوب شده بمرد

و مدفون گردید

و به عالم ارواح نزول کرد

و در روز سوم از مردگان برخواست

و به آسمان صعود نموده

و به دست راست خدای پدر، قادر مطلق نشسته

واز آنجا خواهد آمد

و زندگان و مردگان را داوری نمايد

و من ايمان دارم به روح القدس

و کلیسای مقدس جامع

و به شرکت مقدسین

و به آمرزش گناهان

و به قیامت ابدان

و به حیات جاودان

آمین

دعا

⏳لحظاتی را در دعا

با خدا گفتگو کنیم⌛️

“و لیکن چون او یعنی روح راستی آید، شما را به جمیع راستی هدایت خواهد کرد زیرا که از خود تکلّم نمی‌کند بلکه به آنچه شنیده است سخن خواهد گفت و از امور آینده به شما خبر خواهد داد..”

یوحنا۱۶: ۱۳، آمین☘️